حیوانات اسباب بازی شما نیستند نگهداری هر کدام شرایطی دارد
تاریخ، ساعت: 21 آذر 1402, 08:49نباید در زمینه نگهداری حیوانات از سایر کشورها تقلید کورکورانه داشته باشیم. نگهداری حیوان خانگی خوب است، به شرط آن که فضای کافی و شرایط خانوادگی مساعد داشته و درباره واکسیناسیون و بهداشت او مسئولیتپذیر باشیم.
زهره گردان خبرنگار اطلاعات نوشت: از آزار حیوانات به دست انسان دوپا، این اشرف مخلوقات، صحنههای خشن و ناراحتکننده بسیاری دیده و مطالب زیادی خواندهایم، این بار اما میخواهیم از آن روی سکه بنویسیم؛ از افراد باوجدانی که پناهِ حیواناتِ بیپناه شدهاند و بیچشمداشت به آنان کمک میکنند تا حق زیستن را برایشان حفظ کنند.
نغمه امینی، تیمارگر حیات وحش یکی از این افراد است؛ شخصی که برای کمک به حیوانات تصمیم گرفت در رشته دامپزشکی ادامه تحصیل دهد و هماکنون در پناهگاه کوچکی واقع در سرخرود به تیمار حیوانات اهلی و وحشی میپردازد.
به گفته امینی، سازمان محیط زیست، حیوانات آسیبدیده و بیمار را به وی تحویل میدهد و وی بعد از انجام اقدامات درمانی، آنان را رها میکند اما برخی به دلیل آسیب زیاد، دیگر امکان زیستن در طبیعت را ندارند؛ از جمله سه گربه جنگلی که به دلیل ابتلا به بیماری خاصی در کودکی، قدرت بازگشت به طبیعت را ندارند و نمی توانند غذای خود را پیدا کنند و همچنین دو شغال که یکی از آنان بر اثر تصادف نابینا شده و دیگری دچار ضعف سیستم ایمنی است و هر ماه باید دارو بگیرد. این حیوانات از زنجیره حیات وحش جدا شدهاند و این دامپزشک داوطلبانه از آنان نگهداری میکند.
خودش میگوید: «این حیوانات معلول و بیمار، جایی برای رفتن و پناهی برای ماندن ندارند؛ دلم برایشان میسوزد. کمک میکنم تا بتوانند زنده بمانند.»
او در این پناهگاه از ۱۰۰ حیوان نگهداری میکند و جالب آن که تمامی فعالیتهای این دامپزشک برای تیمار و درمان و حفظ گونههای حیات وحش کاملا داوطلبانه و رایگان است.
امینی معتقد است باید در حق حیوانات محبت منطقی داشته باشیم و برای تحقق این امر توصیه میکند: «به بچههای حیات وحش دست نزنید. به لانه حیوانات نزدیک نشوید. وقتی بچه حیوان یا جوجه پرندهای را بیمادر و تنها یافتید، اولین کاری که باید انجام دهید، ترک آن مکان است؛ مادر در گوشهای همان نزدیکیهاست و به دلیل حضور شما فرزندش را ترک کرده است؛ لطفا به فرزندان حیوانات دست نزنید و آنان را نوازش نکنید. اگر نوزادان بوی دست شما را بگیرند از طرف مادر طرد خواهند شد و این موضوع را به فرزندانتان هم آموزش بدهید. باید بدانید بزرگ کردن فرزندان یتیم حیات وحش کاری بسیار سخت و پرمخاطره است.»
نگهداری حیوانات خانگی
نغمه امینی میگوید حیوان خانگی، اسباببازی نیست که یک روز تصمیم به نگهداری آن بگیریم و فردا رهایش کنیم: «باید از قبل فکر کنیم که آیا فضای لازم برای نگهداری حیوان خانگی را داریم؟ آیا فرهنگ خانواده پذیرای حیوان موردنظر هست؟ آیا زمان کافی و پول لازم برای رسیدگی به حیوان یا پرنده وجود دارد؟ قطعا نگهداری هر حیوان خانگی نیاز به چکاپهای دورهای نزد دامپزشک دارد، وگرنه امنیت و سلامت حیوان و خانواده هر دو به خطر میافتد؛ همچنین درباره نحوه غذا دادن و نگهداری حیوان موردنظر باید اطلاعات کسب کرد.»
این دامپزشک میافزاید: «در تیمارگاه خود، ۹ سگ نژاد کوچک دارم. یکی از آنان را در حالی که بیمار بود در کیسه زبالهای پیدا کردم و کاملا معلوم بود بدسرپرست بوده است. من او را درمان و نگهداری کردم. متأسفانه برخی بعد از مدتی نگهداری از حیوان خانگی، خسته شده یا بچه دار میشوند و در حالی که حیوان به آنان وابسته شده است، رهایش میکنند. این ظلمی در حق حیوانات است.»
امینی با تأکید بر این نکته که نباید در زمینه نگهداری حیوانات از سایر کشورها تقلید کورکورانه داشته باشیم، میگوید: «نگهداری حیوان خانگی خوب است، به شرط آن که فضای کافی و شرایط خانوادگی مساعد داشته و درباره واکسیناسیون و بهداشت او مسئولیتپذیر باشیم.»
او همچنین به علاقهمندان به نگهداری پرندگان میگوید: «باید بدانید نگهداری طوطی که طرفداران خاص خود را دارد، سخت است و قبل از خرید این پرنده حتما باید درباره آن مطالعه کنید. همچنین برخی جوجههای رنگی را برای فرزندان کوچکشان میخرند و ادعا میکنند که ماندگاری آنان کم است، در حالی که اگر به نوع نگهداری و مراقبتشان آگاه باشند و آنها را به صورت دورهای نزد دامپزشک ببرند، جوجهها بزرگ میشوند.»
بهشت پرندگان
داستان شکارچی که با وقوع یک اتفاق ساده، کل مسیر زندگیاش تغییر کرد و تبدیل شد به رئیس انجمن حمایت از پرندگان مهاجر استان مازندران و در نهایت، بهشت پرندگان را ایجادکرد، جالب و شنیدنی است.
مسعود محمدی می گوید: «خودم شکارچی بودم و پرنده شکار میکردم. روزی یکی از شکارچیان در دامگاهی نزدیک منزلمان به پای یک غاز خاکستری تیر زد. غاز به طرف خانه ما آمد و در زمینمان نشست. رفتم تا قبل از شکارچی بگیرمش، پرنده پرواز کرد و در بغلم نشست؛ گویی به من پناه آورده بود. شکارچی که صحنه را دید غاز را به من بخشید و من تصمیم گرفتم پرنده را مداوا کنم. چون در این زمینه تجربهای نداشتم، خیلی به زحمت افتادم.
خلاصه بعد از ۴۰ روز که غاز خاکستری کاملا بهبود یافت، او را به دامگاه خودش بردم تا رهاسازی کنم. خاطرم هست آن روز دامگاه در سکوت غرق بود و هیچ صدایی از آن شنیده نمیشد، اما پرنده را که رها کردم، هلهلهای کل دامگاه را دربرگرفت. هنوز آن صدا در ذهنم زنگ میزند؛ احساس کردم همه پرندگان و خود غاز خاکستری در حال تشکر از من هستند. لذتی تمام وجودم را در بر گرفت؛ لذتی که در هیچ دورهای از شکار آن را لمس نکرده بودم. از آن به بعد شکار را کنار گذاشتم، در زمینها میچرخیدم و پرندههای زخمی را پیدا و مداوا میکردم.
به تدریج سازمان محیط زیست با من آشنا شد و پرندههای مجروح یا آسیبدیده را برای درمان به دست من میسپرد. همین موضوع بهانهای شد برای راهاندازی انجمن حمایت از پرندگان مهاجر مازندران. من بعد از آن در سودای ایمنسازی مازندران برای پرندگان مهاجر بودم تا این مسافران خسته از راه، اسیر چنگال شکارچیان نشوند.
از این رو بهشت پرندگان را راهاندازی کردم؛ آببندانی به وسعت هشت هکتار شبیه تالابها که امسال برای اولین بار ایمن شد، مکانی که پرندگان با حضور در آن هم از شر شکارچیان در امان خواهند بود و هم از حمله حیواناتی مثل شغال و سگ.
جالب است که بدانید خود شکارچیان هم برای تماشای پرندگان به این دامگاه میآیند و من نام آن را بهشت پرندگان گذاشتم. تاکنون چند پرنده از جمله غاز خاکستری، غاز سفید و خوتکا به این بهشت وارد شدهاند و قطعا در ماههای آینده که پرندگان مهاجر به استان وارد میشوند، از آن استقبال خواهند کرد.»
خاطرات مهربانی با حیوانات
محیطبانان زحمتکش به حیواندوستی شهره هستند. سیدمهدی موسوی، محیط بان منطقه حفاظت شده عباسآباد یکی از این عزیزان است که از هشتگ «با حیوانات مهربان باشیم» و «حیوانات هم حق زندگی دارند» در کلیپهایی که نشر میدهد، استفاده میکند و اعتقاد دارد اگر میخواهید ذات کسی را بشناسید و بدانید چه جور آدمی است، ببینید با حیوانات محل زندگی و حیات وحش چگونه رفتار میکند.
او از خاطراتش هم تعریف میکند: «روزی در بیابان در حالی که هوا بسیار گرم بود گشت میزدیم. لاکپشت کوچکی را کنار یک بوته خشک دیدم. از خودرو پیاده شدم، بطری آبی برایش آوردم و جلوی صورتش گرفتم. از لاک خود بیرون آمد و شروع به نوشیدن آب کرد. آنقدر تشنه بود که هر چقدر آب میدادم باز هم مینوشید. هندوانهای در خودرو داشتم، برایش قاچ کردم و جلویش گذاشتم، کامل خورد و رفت.»
او میگوید: «در فصل خشکسالی برای کل و بزها یونجه میریختیم. آنان به ما عادت کرده بودند و فرار نمیکردند اما از فرمانداری که میآمدند، گله فرار میکرد. گویی حیوان مهربانی را میفهمید.»